بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام و خوش آمد گویی
لطفا در این قسمت فقط سوالات مربوط به مشاوره ازدواج را مطرح کنید .
سعی ما بر این است که در اسرع وقت جواب داده شود . لذا از تحمل و بزرگواری شما پیشاپیش ممنونم.
* نکته بسیار مهم :
پیام های خصوصی اگر بدون آدرس باشند امکان ارائه پاسخ وجود نخواهد داشت
پس لطفا ضمن گذاشتن آدرس ، پیام ها را بطور خصوصی ارسال نفرمائید
ضمنا مدتی است به دلیل فراگیر شدن فضای مجازی موبایلی و حضور بیشتر افراد در آن ، غالب پرسش و پاسخها در تلگرام و اینستاگرام صورت می گیرد ، لذا اگر برای دریافت پاسخ خود عجله دارید از طریق تلفن همراه با آدرس های زیر ارتباط داشته باشید
آی دی تلگرام : abdezahra135@
آی دی اینستاگرام : abdezahra.ir@
ببخشید بنده حدود5-6ماه هست که عقد کردم
یه مشکلی دارم که مادرم هم در جریان هستند.و اونم اینه:
بنده اصلا از خانواده نامزدم راضی نیستم بی ادب و بی تربیت هستند پدرش خیییییییییییییلی خیییییییییییلی ساده است بطوری که یه کارایی انجام میده که همه رو از خودش میرنجونه خواهراشم در طول این مدت با اینکه هنوز نامزدیم کم بی احترامی بهم نکردند.
ولی خدارو شکر مادرش نه بد دهنه و نه بی احترامی بهم کرده یعنی بهتر از اوناست. فرد مظلومیه....
حاج اقا من پارسال یه خواستگار داشتم که خیییییلی خییییییلی دلم میخواست باهاش ازدواج کنم
خانوادش طوری بودند که همیشه ارزوی ازدواج با همچین خانواده ای رو داشتم(مومن متدین ولایی تحصیل کرده )حاج اقا الان که دارم مینویسم اشک تو چشام جمع شده پسره هم دوست برادرم بود اونم همچین خصوصیاتی داشت و طلبه بود پدرشم طلبه بودند.فقط یکبار دیدیمشون ولی به قدری به دلمون نشست که........
ولی به دلایلی که مجال گفتنش نیست بهشون جواب منفی دادیم
ولی بعدا خیییییییییلی پشیمون شدیم خیییییییییییییلی خیییییییییییییییییییییلی خییییییییییییییییییییییییییلی خیییییییییییییییییییلی.
نمیدونم چرا این وصلت جور نشد.
من با امید با این اقایی که الان نامزدم هستند ازدواج کردم ولی خانوادشو اصلا دوست ندارم
حاج اقا اونقد خواهراش بد دهنی کردند متلک انداختندکه بخدا از چشمم افتادند دوسشون ندارم که هیچ اصلا از وصلت با اینها پشیمونم خواهراش مثلا خواهر طلبه اند ولی نمازم نمیخونن حجابشونم کامل نیست و..........
با خودم میگم نمیخوام بچه ام از همچین خانواده ای باشه چون مدارم دارم با اون خواستگارم مقاسیه میکنم. نمیدونم چی به خدا بگم چون مدام دارم به اون یکی خواستگارم فکر میکنم
همینطور که گفتم با امید ازدواج کردم الانم امیدمو از دست ندادم ولی...
شاید اگه ازشون محبت و یه جو معرفت میدیدم شاید اگه بهم ارزش قائل میشدند ووقتی میرفتم خونشون خوب تحویلم میگرفتند باهام خوش و بش میکردندکلا اون خواستگارمو فراموش کرده بودم و تو دلم خوشحال بودم که اگه اون نشد عوضش با یه خانواده با شخصیت و مومن و ولایی وصلت کردم و لی وقتی میبینم اینا در مقایسع با اونا زمین تا اسمون فرق میکنند بخداوندی خداآتیش میگیرم حاج اقا مادرم میگه دخترم تو عقد کرده ای اگه دلت جای دیگه باشه عقدت باطله هااااا درست میگه حاج اقا؟؟؟
اخه چیکار کنم اصلا حال و حوصله عروسیم ندارم خیلی وقتا به فکر جدایی بودم ولی از کلمه طلاق نفرت دارم چه برسه به اینکه......
تازه من مشکلی با نامزدم ندارم و نامزدم بارها و بارها بهم ابراز علاقه میکنه.....
ولی از خانوادشون خوشم نمیاد با خودم میگم خدایا چطوری میخوام با اینا فامیل بشم رفت و امد کنم اینا بشن عمه های بچه هام پدربزرگ و مادربزرگ بچه هام!!!!ای خداااااااااااای بزرگ کمکم کن .......
حاج اقا میخواستم ازتون راهنمایی بخوام بنظرتون چیکار کنم مدام به فکر اون یکی خواستگارم هستم و از طرفی عذاب وجدان دارم ......
جون اینارو با اونا مدام مقایسه میکنم
هر چی هدیه میدن تو کله ادم میزنند(خواهراش) نامزدم وقتی میاد خونمون ما بهترین پذیرایی رو ازش میکنیم پدرو مادرم خیلی دوسش دارند بهش محبت میکنند ولی من وقتی میرم خونه اونا باید خودم پاشم واسه خودم چایی بریزم یعنی اینقد تحویلم میگیرند!!!!!!!!حالا بماند که چقد با محبت باهام حرف میزنند!!!!!!!
حاج اقا منو از خودشون رنجونده اند نامزدم میگه کینه ای هستی میگم کینه ای به کسی میگن که سالها پیش براش یه اتفاقی افتاده و با وجود معذرت خواهی طرف مقابل هنوز بعد چندین سال یادش نرفته
من هر بار میرم خونشون با محبت های جدیدی مواجه میشم!!!!!!!!
تازه خوبه که هفته ای یکبار یا دو هفته یکبار میرم خونشون طبعا اگه هر روز میرفتم این محبت ها چندین برابر میشد!!!!!!!!
حاج اقا راستش اصلا خوشم نمیاد با اینا وصلت کنم پشیمونم چیکار کنم ؟؟؟؟
خدایا همیشه دلم میخواست با ادمهای باشخصیت ولایی مذهبی مومن و متدین وصلت کنم
تو فرستادی ولی خودم با نادونیم ردشون کردم خدایاااااااااااا چیکار کنم؟؟؟؟
...........................................................................................................
البته اینم بگم حاج اقا اوایل خوب بودند ولی بعدا.....
کلا مادرو پدرش چون روستایی هستن زیاد تو تربیت اینا کار نکردند نامزدمم هم به گفته خودش خیلی چیزارو از استادهای اخلاقشون اموخته(خدا پدرو مادرشونو بیامرزه)!!!
بعضی وقتا یکم خوب میشن ولی بعدا باز بطور غیر منتظره ای.......
موندم چیکار کنم!!!
اگه با اون یکی ازدواج میکردم موقعیت اجتماعی خوبی هم داشتم.....
با خانواده باشخصیتی هم طرف بودیم.
مامانم همون روزی که خواستگار ی اومده بودن بهم گفت:زیاد خوب نیستند ولی الان که بهش میگم میگه دخترم من به تو گفتم خودت تصمیم گرفتی راستم میگه
حالا سرتون درد نیارم حاج اقا
دلم بدجور...........
دعام کنید
خواهش میکنم.....
...................................................................................................
ادرس . بلاگ و ایمیل ننوشتم چون نمیخوام هویتم معلوم بشه لطفا همین جا پاسخمو بدید.
خیییییییییییییییییییلی ممنون......